هههههههه من عاشق سربازي ام کاش مال خانوما هم دوره سربازي ميذاشتن که اينقدر نازنازو نباشن

سلام و خسته نباشيد
من يه وبلاگ راه اندازي كردم و توش خاطرات سربازي خودم و دوستان را جمع آوري مي كنم خوشحال ميشم به من سر بزني و خاطرات سربازي خودت يا دوستانت را واسم تعريف كني تا تو وب قرار بدم . يا ميتوني واسم ايميلش كني .ايميلمو گذاشتم.
راستي اگه با تبادل لينك موافقي منو به اسم خاطرات سربازي لينك كن و بگو به چه اسمي لينكت كنم .
با تشكر مرد آريايي

داداش منم دارم ميرم همونجا

تجربه خودم
و شانس بدم . سربازي خدمت است و خواهد بود اما من واقعيت زشت انرا هم که تجربه کردم اگر چه اندکي از همه است حکايت ميکنم.البته اينها حکايت اموزشيه که ميگن شيرينه.
جايي که به خاطر سختگيريهاي وحشيانش نصف افراد فرار کردند و باورتون بشه!!! اگرچه عده زيادي دوباره دير يا زود برگشتند.
جايي که سگ احترام بيشتري داشت
بايد شتر ميبودي تا تشنگيهايي که بهت ميدادند رو تحمل کني که اين خودش داستانها داره؟!
وقتي دو هفته يا بيشتر حموم نري
وقتي بايد برگه اي رو پر ميکردي که مثلا چند تا کلاس رفتي اما دريغ از يک کلاس البته يه کلاس نصفه برگزار شد.
وقتي گواهي استراحت پزشکي پادگان هم نتونه بهت استراحت بده . اصلا گواهي پادگان براشون ارزش نداشت حتي اون بيمار صرعي که جلوي خودم يه توگوشي ابدار خورد و تنها کسي بود که موند اونم نا نداشت پاشه چون بهش دارو داده بودن. داشت تلوتلو ميخورد.
وقتي خدمت تضييع عمر و تاخير ازدواج جوونهاي اين مملکت باشه
اينها واقعيتهايي بود که من ديدم اما اين طور جاها و همچين افرادي کم پيدا ميشن .
دعا کنيد همچين افرادي با اين عملکردها که کم هستند ولي کمشان هم زياد است به تور شما نخورند.

با سلام من هم در همون پادگان خدمت کردم يادش بخير وقتي دلمون ميگرفت ميرفتيم سره قبر شهيد ...درمانگاهو يادته ...من تو گردان پا طلايي ها بودم يادش بخير....................